تعريف شيطانپرستی
شيطانپرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوقالعاده قوی و بسيار قوی تر و موثر
تر از نيروهای خوب دنيوی همچون خدا است. در شيطانپرستي، شيطان به عنوان نماد قدرت
و حاکميت بر روي زمين، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار
دارد و اين دنيايي را که به عنوان دوزخ برشمرده ميشود را قانونمند ميکند. البته اين تعريف
بيشتر درباره نحله هاي سنتي شيطان پرست صادق است. در يک تعريف عام ترشيطانپرستی
پرستش قدرت پليدی است طبق يك دستهبندی ديگر دو تعريف برای گروههای شيطان پرستی ارائه شده است
تعريف اول: هر گروهي که شيطان را به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند
که معمولاً از آن به عنوان الهه سياه نيز ياد ميکنند.
تعريف دوم: اين تعريف معمولاً توسط بنيادگرايان مسيحي مورد استفاده قرار ميگيرد. طبق اين
تعريف گروههايی که از دين مسيحيت تبعيت نکرده و يا عيسی عليهالسلام را با خصوصياتی
که در دين مسيح تعريف شده است، قبول ندارند شيطانپرست ناميده ميشوند.
ديرينه تاريخی شيطانپرستی
با توجه به تحليلها و تعريفهای گوناگونی كه از شيطانپرستی میشود و همچنين تئوریهايی
كه در زمينه منشا ظهور آن وجود دارد، پژوهشگران مختلف نقطه آغاز گوناگونی را برای
اين جريان در نظر می گيرند.
طبق يكی از اين تحليلها در زمانهای قديم انسانها در برابر هر چيزی که قدرت مقابله با آن
را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم میشدند و سجده می کردند. شيطانپرستی قديمی
بر اساس سنتهـای خداپرستــی و شيطان پرستی واقع نشده است و نمی تواند اين گونه باشد لذا
آنها برای اين که در مقابل قدرتی بزرگ سجده کنند و مسلما" اين قدرت در شب از عظمت
مخصوصی برخوردار بوده است به ستايش و پرستش موجودی فوق طبيعی و وحشتناک که
قدرت فوق العاده ای دارد می پرداختند که مبدا شيطان پرستی قديمی را به وجود آورد.
عدهای ديگر معتقدند كه شيطانپرستی رهاورد قرون وسطی در غرب است و به نوعی واكنش
انسان غربی مستاصل از سختگيریهای كليسا به دينداری است.
ديدگاه سومی كه شيطانپرستی را صرفا با نمود و ظهور امروزی آن تعريف كرده، معتقد است
كه شيطانپرستی را برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتكا به گرايشهای توراتی و پروتستانی
به صورت مخفيانه در سالهای آغازين قرن بيستم و با ويژگیهايی همچون گناهگرايی، قتل،
تجاوزات جنسی، عدم اصول اخلاقی، بیتوجهی به ديدگاههای توحيدي و... پايهگذاری كردند.
(نحوه ورود و شكل گيري گروههاي شيطانپرستي در ايران (1)، خبرگزاري فارس، 11/10/1386)
شيطانپرستی نوين
طبق يك بررسی شيطانپرستی نوين در انگلستان به وجود آمد كه البته زياد نيز تعجب برانگيز
نيست؛ زيرا انگليس يکی از کشورهايی است که جادوگران بسياری داشته است.
در اوائل قرن نوزدهم بعضی از اشراف انگلستان ـ كه عضو گروه فراماسونري Ordo
Temple Orientis بودند . به رهبری سر فرانسيس گروه شيطانپرستان به نام باشگاه آتش
جهنم را در شهر لندن تأسيس نمودند و از اوائل قرن نوزدهم شهر لندن مركز شيطانپرستان
در اروپا گرديد. استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی، فعاليت اصلی اين گروههای
شيطانپرست را تشكيل میداد.
شيطانپرستی نوين بر خلاف شيطانپرستی كهن اعتقادی به وجود شيطان خارجی ندارد، بلکه
شيطان را در طبيعت و در وجود هر انسانی میداند و اين باطن هر کسی است که شيطان در آن
وجود دارد. مراسم شيطانپرستی جديد مراسمی برای دعوت از شيطان باطنی و حس اهريمنی
دروني است که با اعمال جنسی آرام و ارضا می شود. آنها جسمپرست هستند و اعتقاد دارند
هر آنچه که وجود دارد مديون آلت تناسلی آدمي است. انسان بايد کاملترين لذت جسمانی
و جنسی را در اين دنيا ببرد. آنها معتقدند که روح کسی که در دنيا لذت جسمانی لازم را نبرده
است بعد از مرگ به اين دنيا برميگردد و لذت جنسی خود را کامل می کند. در مراسم
شيطانپرستی جديد مخلوطی از اسپرم به همراه دارد به عنوان آب مقدس بر روی حاضرين
پاشيده می شود.
اما عموما نقطه عطف گسترش شيطانپرستی نوين را به آغاز فعاليت رسمی اين فرقه در آمريكا
به سال 1960 برمی گردانند. نكته ضروری و قابل توجه در اين مقطع نقش قابل توجه يك مامور
شناخته شده سازمان مركزی جاسوسی آمريكا در شكل گيری جريان مذكور است كه در ادامه به
آن اشاره خواهد شد.
انواع شيطان پرستی از نظر ايدئولوژی
شيطانپرستی فلسفی
اين شاخه از شيطان پرستی را به طور غير رسمی منتسب به آنتوان لاوی ميدانند. در نظر
شيطانپرستان فلسفی محور و مرکزيت عالم هستی خود انسان است.و بزرگترين آرزو و شرط
رستگاری اين نوع از شيطانپرستان برتری و ترفيع ايشان نسبت به ديگران است. شيطانپرستان
فلسفی عموماً خدايی برای پرستش قائل نيستند و به زندگی غيرمادی بعد از مرگ نيز عقيدهای
ندارند. البته زندگی اين گروه از شيطانپرستان عاری از مسائل ماورايی و معنوی نيست.
در نظر شيطانپرستان فلسفی، هر شخص خدای خويش است.
شيطانپرستی لاويی
اين نوع از شيطانپرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان شزاندر لاوی (Anton Szandor LaVey)
بر اساس کتابش "انجيل شيطان" و ديگر آثارش شکل گرفته است. لاوی موسس کليسای شيطان
(1966) و تحت تأثير نوشتههای فردريک نيچه، آليستر کرالي، اين رند، مارک د سيد، ويندهام
لويس، چارلز داروين، آمبروس بيرس، مارک تواين و بسياری ديگر بوده است.
شيطان در نظر لاوی موجودی مثبت بود. وی در حالی که تعاليم خداجويانه کليسا را مورد
تمسخر قرار می داد به مسائل جهان مادی نيز اعتنايی نداشت.
يک شيطانپرست لاويی خود را خدای خويش ميداند. آيين مذهبی اين گروه از شيطان پرستان
بيشتر شبيه به فلسفه ميجيک کراولی با ديدی جلو برنده به سمت شيطانپرستی است.
يک شيطانپرست لاويی معتقد است کسانی که خودشان را شيطانپرست میدانند بايد به طرز
فکر گروهی شيطانپرستان وفادار بوده و آن را از لحاظ اخلاقي قبول داشته باشند،
و ازگرايشهای انفرادی بپرهيزنداز اين به بعد بايد به طور دائمی يک سر و گردن بالاتر از
کساني باشند که خود را از لحاظ اخلاقی قوی می دانند و بايد در بشر دوستی خود بدون تامل
عمل کنند.
شيطانپرستی دينی
اگرچه ضروری است كه متذكر شويم اينكه اساساً آيا میتوان شيطانپرستی را دينی خواند
محل سوالهای جدی است لكن با توجه به اينكه در اغلب كشورها چنين دستهبندی ارائه شده
است از عنوان "شيطانپرستی دينی" عيناً استفاده می شود.
مبنای بنيادين اين نوع از گرايش به شيطانيسم، پرستش يك نيروی ماوراء الطبيعه اساطيری و
يا چند خدايی ميباشدعمده پيروان آن به خدايان رم باستان، الهههای شرقی و... گرايش دارند
اما ركن اصلی اين نوع نيز مانند ساير انواع تاكيد بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقيقت خودپرستی است
از آنجا كه اين گروه از شيطانپرستان خود را بسيار قديمی و قديمی تر از بقيه ميدانند
نام شيطانپرستی سنتی را برای خود انتخاب كرده و به شيطان پرستان فلسفی، شيطانپرستان
معاصر می نامند
شيطانپرستی گوتيك
اين فرقه از شيطانپرستان به دوران تفتيش عقايد مذهبی از طرف کليسا مربوط میشوند
اين نوع شيطانپرستان معمولاً به اعمالی از قبيل خوردن نوزادان، قربانی کردن دختران باکره
و نفرت از مسيحيان متهم هستند. اين طرز فکر در کتاب "ماليوس ماليفيکاروم" دسته بندی شده
ماليوس ماليفيكاروم کتابی است که در دوران تفتيش عقايد توسط کليسا (1490 م) تاليف شد
اين کتاب حاوی مطالبی از جنگيری و جادوگری و مطالبی خرافی از اين دست است
ترجمه لغوي نام کتاب، "پتک جادوگران" است.
شيطانپرستی گوتيك شباهت زيادی به جادوگري دارد. دنيای آن پر از افسانههای گوناگون
شياطين متعدد و افراد مختلف خصوصا جادوگران است.
در دنياي امروز کشورهای مختلفی مانند آمريکا، انگليس، آلمان و حتی چين دارای کليسای
شيطان هستند. بر خلاف ادعای شيطانپرستان جديد که بر اساس متون انجيل شيطانی بر عدم
کودکآزاری و آزار حيوانات پافشاری مي کنند اما وحشتناک ترين اعمال توسط آنها تنها برای
مقابله با دستورات الهی انجام مي شود
اصول اعتقادات شيطانپرستی نوين
شيطانپرستان دارای اعتقاداتی هستند كه در كتاب انجيل شيطانی آمده است
فصل اول انجيل شيطانی حاوی اصول نه گانه شيطانپرستی می باشد
1- شيطان به جای رياضت نماينده افراط است. (البته به تعبير ديگري از معتقدين به اين مرام
شيطان دست و دلبازی كردن را بجای خساست واجب كرده است)
2- شيطان به جای اينكه نماياننده توهمهای معنوی باشد نماينده زندگی مادی است
(همه مسائل و تجارب غيرمادي و معنوي از ديد آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده ميشود)
3- شيطان نشان دهنده عقل پاك به جای خودفريبی متظاهرانه است.
4- شيطان نشانه عشق به افرادي است كه لياقتش را دارند نه هدر دادن آن برای افراد نمك
نشناس (درست برعکس مسيحيت و ساير اديان که عشق به انسانها را به انسان آموزش می دهد)
5- شيطان به ما انتقام جويی را به جای برگرداندن طرف ديگر صورت نشان می دهد
(درست برخلاف کلام حضرت عيسی (ع) كه پاسخ سيلی را برگرداندن طرف ديگر صورت
میداند در اسلام نيز هر چند در برابر ظلم سکوت نمی کند اما پاسخ يک سيلی
را فقط يک سيلی ميداند
6- شيطان به ما مسئوليت در برابر مسئول را به جای مسئوليت در برابر موجودات ترسناک
خيالی می آموزديك شيطانپرست خود را فقط در برابر کسی مسئول میداند که در برابرش
مسئوليت دارد نه ساير افرادی که ممکن است درگير عملی شوند که او انجام می دهد اما افراد
موئمن به اديان تنها به خاطر ترس از معاد تن به انسانيت دادهاند
7- شيطان می گويد که انسان حيوان ديگری است گاه برتر و اکثر مواقع به دليل "روح خدايی
و پيشرفت ذهنی اش که از او بدطينتترين حيوان را ساخته است پست تر است
8- شيطان آنچه را که گناه می نامند عواملی برای ارضای نيازهای فيزيکی حسی و روانی
ميی دانديعنی گناهان را برای ارضاء نيازهای انسانی لازم می داند
9- شيطان بهترين دوست کليساست زيرا در تمام اين سالها وجود شيطان باعث ماندگاری
كليسا شده است.
در مقايسه با اين جملات آنتوان لاوی ۹ گناه شيطانی را نيز نام برده است : حماقت، ادعا
و تظاهر، نفس گرايی، انتظار بازپس گرفتن از ديگران (آنچه به آنها داده ايد)، خود را فريب
دادن، پيروی از رسوم و عقايد ديگران، روشن بينی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته
انجيل شيطانی
انجيل شيطانی کتابي است که شيطان پرستان از آن برای عبادت و دعاهای خود و همچنين استفاده
در مراسم خود استفاده ميکنند اين کتاب شامل کلمات عبری و يونانی و انگليسی است که معنی
دقيق برخی از كلمات آن هنوز کشف نشده است ! اما چيزی که می توان فهميد اسامی شيطان
و دعوت از او برای قدرت دادن به شيطانپرستان است. بسياری از دعاهای اين كتاب بر عكس
دعاهای انجيل مسيحيت است همچنين بسياری از شعائر آن برای قدر نهادن به عظمت و قدرت
شيطان به عنوان قدرت مطلق است.
كشيش شيطان پرستی
همانگونه كه تمامی مكتبها مبلّغهايی داشتهاند شيطانپرستی هم افرادی را جهت تبليغ در اختيار
دارد به اين افراد كشيش لقب می دهند اين كشيشها لباسهای خاصی دارند بدين گونه كه شنل
و كلاه بزرگ مخصوصی به رنگ سياه بر تن می كنند عصا و يا چوب دستی كه بر روی آن
عبارات عبری مخصوصی حك شده و سر آن پنتاگرام ديده ميشود در دست ميگيرند و كفش
نوك تيزی نيز می پوشند. اين گونه لباس مخصوص كشيش است و افراد ديگر گروه حق پوشيدن
چنين لباسی را ندارند كشيش در تمامي مراسم ديدار با شيطان حضور دارد و دعاهای مخصوص
به زبان عبری را او خوانده و افراد ديگر تكرار ميكنند
افراد كشيش هم به تبليغ مكتب خود می پردازند هم افراد علاقه مند را به مكتب وارد كرده و به
گروه معرفی ميكنند و هم دستور نابودی افراد خطاكار را می دهند3 وظيفه اصلی
كشيش كليسای شيطان به شرح زير است1- كشيش وظيفه تبليغ دين خود را دارد. بدين گونه
كه او افرادی را از جوامع مذهبي مختلف ( بيشتر جامعه مسيحيت) انتخاب ميكند كه از دين
خود ناراضي باشند و با تبليغ شيطانپرستي به عنوان دين برتر آنها را به اين مكتب ميخواند.
2 - كشيش وظيفه وارد كردن افراد به گروه را دارد. بدين گونه كه كشيش مراسم را برای فرد
تازه وارد توضيح داده و در كارها به او كمك می كند.
در قبايل آفريقايی نوشيدن جام خون يك حيوان و خواندن دعاهای مخصوص از كارهايی است
كه فرد تازه وارد بايد انجام دهد.
در گروههای آمريكايی فرد تازه وارد تعميد داده ميشود البته اين تعميد با غسل تعميد مسيحيت
كاملاً متفاوت است در اين تعميد دعاهای خاصی خوانده شده و زنگ كوچكی كه در دست
كشيش است شش بار در جهت جنوب شش بار در جهت شرق و شش بار در جهت شمال در
زمانهای خاصی به صدا در ميآيد كشيدن پنتاگرام بر روی تكه چوب با خنجری نوك تيز توسط
فرد تازه وارد انجام می شود. وقتی فرد تازه وارد مشغول كشيدن پنتاگرام است كشيش به همراه
آتشدانی سياه رنگ به دور او چرخيده و او را با دعای مخصوص تعميد می دهد.
معنای اين دعا چنين است
«به نام شيطان بزرگ و افتخار او. انرژی عظيمی که اين امکان را به شما می دهد كه روح خود
را ارتقا بخشيد و کمبودهايش را با قدرت جايگزين کنيد. اوست كه هم اكنون در درون شما رخنه
ميكند. خالصانه به نيروي روح خود و روح تاريکی ايمان داشته باشيدآنچه باقی می ماند
آرامش و دوری از افکار بيهوده است.»
چنين آمده است كه اگر فرد با تمامی دل و جان خود مشغول كشيدن پنتاگرام شود و به دعا گوش
دهد هرگز از شيطانپرستی دست بر نخواهد داشت.
3 - كشيش وظيفه دارد با افراد خاطي مبارزه و آنها را نابود سازددر شيطانپرستی توبه مفهومی
ندارد و فرد خاطی بايد مجازات شودی
{{ تحليل علائم و نمادهای فرقه شيطانپرستی }}
در بررسی نمادهای متعلق به شيطانپرستی خط بسيار روشنی از ارتباط صهيونيسم و شيطانيسم
به وضوح قابل مشاهده است .
شيطانپرستان دارای سمبلها و نشانههايی هستند که حتما همه ما بعضی از آنها را بروی
تی شرتها، زيورآلات و بدليجات، کمربند، دستبند، بازوبند، کلاه و... ديده ايم.
بدنیست تا معانی برخی از اين علائم را بدانيم:
اگر نوشته وسط نماد يعنی (Satanism) به
اين سمبل نيز همان پنتاگرام است
درميان پنتاگراهاي قبلی تصوير سر يك بز تعبيه شده
صليب وارونه (upside down cross ) اين
نماد صليب شكسته يا چرخ خورشيد
لازم به توضيح است اين علامت سالها بعد توسط هيتلر به
چشمي در حال نگاه به همه جا
اين نمادها به انگليسي (Ankh) انشاءميشود
پرچم رژيم صهيونيستی : قابل توجه جدی است كه رژيم
ضد عدالت (Anti justice) : با توجه
همچنين گفتنی است كه فمنيستها از دو تبر رو به بالا
چشم شيطان (Aye of satan) : اين نماد